سکته مغزی زمانی اتفاق میافتد که جریان خون به مغز قطع میشود و باعث میشود بخشهای آسیبدیده از مغز آسیب ببینند. این آسیب منجر به تعدادی از اثرات ثانویه فیزیکی، شناختی، عاطفی و/یا رفتاری مرتبط با ناحیهای از مغز میشود که آسیب دیده است.
بسته به اثرات ثانویه سکته مغزی، بازماندگان ممکن است اهداف مختلفی در طول توانبخشی داشته باشند. با این حال، یک هدف مشترک وجود دارد که به نظر می رسد همه بازماندگان در آن سهیم هستند: بازگشت به خود عادی خود. در واقع، تعریف بهبودی «بازگشت به وضعیت طبیعی سلامت، ذهن یا قدرت» است.
هر فردی ممکن است مولفه های بهبودی متفاوتی داشته باشد که ممکن است آنها را در اولویت قرار دهد. برای برخی، بازیابی کامل حرکتی از همه مهمتر است، در حالی که برخی دیگر ممکن است برای بهبود شناختی کامل تلاش کنند.
برخی دیگر ممکن است به دنبال بهبودی کامل از سکته باشند. این مستلزم آن است که بتوانند هر کاری را که قبل از سکته مغزی می توانستند انجام دهند، حتی اگر 100٪ توانایی های قبلی خود را به دست نیاوردند. بازماندگانی که به بهبود عملکردی کامل دست یافته اند ممکن است برخی از وظایف را متفاوت انجام دهند و از تکنیک های جبرانی برای عملکرد مستقل استفاده کنند.
مسیر بهبودی برای هر بازمانده سکته مغزی متفاوت به نظر می رسد. در حالی که هیچ پزشک یا درمانگری نمی تواند وعده بهبودی کامل را بدهد، تعیین اهداف بلندپروازانه و در عین حال واقع بینانه مهم است.
چقدر می توانید به بهبودی کامل از سکته نزدیک شوید؟ در حالی که هر سکته مغزی متفاوت است، برخی از عوامل مشترک در بین کسانی که به بالاترین سطح بهبودی می رسند وجود دارد. عواملی که ممکن است باعث بهبود نتایج مطلوب شود عبارتند از:
در حالی که این عوامل برای کسانی که در جهت بهبودی کامل از سکته مغزی کار می کنند مفید است، اما ضروری نیستند. حتی کسانی که سکته مغزی شدیدتری را تجربه کردهاند یا دههها قبل از سکته مغزی آنها گذشته است ، امید به بهبودی دارند. پیگیری مداوم توانبخشی، یافتن انگیزه درونی برای پیشبرد، و حفظ نگرش مثبت نیز راههای عالی برای افزایش نتایج بهبودی است.
گزینه های تشخیص و درمان سکته مغزی دائما در حال پیشرفت هستند. با فناوری امروزی، تعداد بیشتری از بازماندگان به نتایج بهبودی بالاتری دست مییابند. در حالی که همه افراد به طور کامل پس از سکته بهبود نمی یابند، در اینجا سه مرحله وجود دارد که بازماندگان می توانند برای رسیدن به بالاترین بهبودی ممکن انجام دهند:
طیف گسترده ای از تکنیک های توانبخشی سکته مغزی وجود دارد که ممکن است برای بازماندگان مفید باشد. برای به حداکثر رساندن شانس بهبودی، مهم است که تکنیک های مختلف را برای یافتن یک گزینه موثر در نظر بگیرید و امتحان کنید. درمانگران فیزیکی، شغلی یا گفتاردرمانگرها می توانند منابع خوبی برای یادگیری این باشند که کدام تکنیک ممکن است برای موقعیت خاص یک بازمانده موثر باشد.
برخی از افراد تمرین منظم مجموعه ای از تمرینات را انگیزه بخش ترین مسیر به سمت بهبودی می دانند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می دهند فعالیت های درمانی را در رژیم توانبخشی خود ادغام کنند.
ابزارهای فنآوری گیمیفی شده، مانند فیتمیدرمانی خانگی ، دستکش موسیقی ، یا اپلیکیشن گفتار و شناخت درمانی سی تی ، اغلب برای بازماندگان بسیار انگیزهبخش هستند. این نوع ابزارهای توانبخشی دارای مزیت افزوده ای هستند که می توانند با سطح مهارت شخصی کاربر سازگار شوند تا چالشی عالی را ارائه دهند.
همانطور که هر سکته مغزی منحصر به فرد است، هیچ درمان سکته مغزی "یک اندازه متناسب با همه" وجود ندارد. یافتن روشهای درمانی مؤثر، و اصلاح یا تغییر این تکنیکها در صورت نیاز، میتواند به بازماندگان کمک کند تا بهبودی مطلوبی داشته باشند.
برای به حداکثر رساندن شانس بهبودی، بازماندگان باید به تفاوت بین جبران خسارت و بهبودی توجه داشته باشند. جبران شامل انجام یک حرکت قدیمی به شیوه ای جدید است . ریکاوری شامل بازیابی توانایی انجام یک حرکت به همان روشی است که قبل از آسیب انجام می شد .
به عنوان مثال، اگر دست غالب یک بازمانده پس از سکته مغزی آسیب ببیند، بهبودی شامل تلاش مجدانه در توانبخشی دست برای خوردن موثر با استفاده از دست غالب است. از طرف دیگر، جبران میتواند مستلزم یادگیری غذا خوردن با دست غیرمسلط یا استفاده از ظروف نقره سازگار باشد.
این بدان معنا نیست که هرگز نباید از تکنیک های جبران استفاده کرد. کمک های جبرانی مانند عصا و واکر برای ایمنی، به ویژه در مراحل اولیه بهبودی ضروری هستند. تجهیزات دیگر ، مانند یک دستیار جوراب یا صفحه کلید تطبیقی، میتوانند به افراد کمک کنند تا به استقلال و بازیابی کامل عملکردی دست یابند، حتی اگر تمام مهارتهای آسیبدیده خود را به طور کامل بازیابی نکرده باشند.
در حالی که بهبودی کامل و عملکرد بدون نیاز به استفاده از تکنیکهای جبرانی ایدهآل است، استفاده از جبران در صورت نیاز میتواند پلهای به سوی بهبودی باشد. علاوه بر این، با ادامه پیشرفت افراد، ممکن است متوجه شوند که دیگر نیازی به جبران خسارت ندارند، اما می توانند فعالیت های خود را مانند قبل از سکته مغزی از سر بگیرند.
در حالی که تعداد کمی از افراد به اندازه کافی خوش شانس هستند که به طور خود به خودی از سکته مغزی بهبود می یابند ، معمولاً مؤثرترین راه برای بازماندگان برای دستیابی به پتانسیل کامل خود در طول بهبودی سکته مغزی تمرکز بر فعال کردن نوروپلاستیسیته است . این مکانیزمی است که مغز از آن برای سیم کشی مجدد خود استفاده می کند و به نواحی سالم مغز اجازه می دهد تا کنترل عملکردهایی را که قبلاً در نواحی آسیب دیده قرار داشتند به عهده بگیرند.
نوروپلاستیسیته با تکرار فعال می شود . بنابراین، انجام مداوم و مکرر وظایف مربوط به عملکردهای آسیب دیده می تواند تغییرات انطباقی را در مغز افزایش دهد و به طور بالقوه منجر به بهبودی کامل شود.
تمرکز بر توانبخشی برای بهبودی کامل از سکته مغزی ضروری است. نگه داشتن یک دفتر خاطرات بهبودی در حالی که به طور مداوم برای بهبودی کار می کند می تواند به بازماندگان کمک کند تا نتایج را ببینند و انگیزه خود را برای ادامه پیشرفت به سمت بهبودی کامل حفظ کنند.