جراحی مغز و اعصاب

مقالات مغز و اعصاب

جراحی مغز و اعصاب

مقالات مغز و اعصاب

بیماری عروق مغزی

کلمه مغزی عروقی از دو بخش تشکیل شده است: "سربرو" که به بخش بزرگ مغز اشاره دارد و "واسکولار" به معنای شریان ها و وریدها. با هم، کلمه عروق مغزی به جریان خون در مغز اشاره دارد. اصطلاح بیماری عروق مغزی شامل کلیه اختلالاتی است که در آن ناحیه ای از مغز به طور موقت یا دائم تحت تأثیر ایسکمی یا خونریزی قرار می گیرد و یک یا چند رگ خونی مغز در فرآیند پاتولوژیک درگیر می شوند. بیماری عروق مغزی شامل سکته مغزی، تنگی کاروتید، تنگی مهره و تنگی داخل جمجمه، آنوریسم و ​​ناهنجاری های عروقی است.برای مشاوره با بهترین جراح مغز و اعصاب در تهران اینجا کلیک کنید.

محدودیت در جریان خون ممکن است به دلیل باریک شدن عروق (تنگی)، تشکیل لخته (ترومبوز)، انسداد (آمبولی) یا پارگی عروق خونی (خونریزی) رخ دهد. فقدان جریان خون کافی (ایسکمی) بر بافت مغز تأثیر می گذارد و ممکن است باعث سکته شود.

جریان خون به مغز

قلب از طریق دو مجموعه شریان، شریان های کاروتید و شریان های مهره ای، خون را به سمت مغز پمپاژ می کند. شریان‌های کاروتید در جلوی گردن قرار دارند و وقتی نبض خود را درست زیر فک می‌گیرید احساس می‌کنید. شریان‌های کاروتید به شریان‌های خارجی و داخلی نزدیک بالای گردن تقسیم می‌شوند و شریان‌های کاروتید خارجی خون را به صورت می‌رسانند و شریان‌های کاروتید داخلی به داخل جمجمه می‌روند. در داخل جمجمه، شریان های کاروتید داخلی به دو شریان بزرگ منشعب می شوند - شریان های مغزی قدامی و میانی و چندین شریان کوچکتر - شریان های چشمی، ارتباطی خلفی و شریان مشیمیه قدامی. این شریان ها خون را به دو سوم جلوی مغز می رسانند.

شریان های مهره ای در امتداد ستون فقرات امتداد دارند و از بیرون قابل احساس نیستند. شریان‌های مهره‌ای به هم می‌پیوندند و یک شریان پایه منفرد در نزدیکی ساقه مغز تشکیل می‌دهند که در نزدیکی قاعده جمجمه قرار دارد. سیستم ورتبروبازیلار شاخه های کوچک زیادی را به ساقه مغز می فرستد و منشعب می شود تا شریان های مخچه ای و مننژیال خلفی را تشکیل دهند که یک سوم پشتی مغز را تامین می کند. سیاهرگ های گردن و سایر سیاهرگ ها خون را از مغز خارج می کنند.

از آنجایی که مغز برای تامین خون خود تنها به دو مجموعه از شریان های اصلی متکی است، سالم بودن این شریان ها بسیار مهم است. اغلب، علت زمینه‌ای سکته مغزی ایسکمیک، انسداد شریان‌های کاروتید با تجمع چربی به نام پلاک است. در طی یک سکته مغزی هموراژیک، یک شریان داخل یا روی سطح مغز پاره شده یا نشت کرده است که باعث خونریزی و آسیب در داخل یا اطراف مغز می شود.

شرایط و علت اصلی هر چه باشد، بسیار مهم است که جریان خون و اکسیژن مناسب در اسرع وقت به مغز بازگردانده شود. بدون اکسیژن و مواد مغذی مهم، سلول های مغزی آسیب دیده یا آسیب دیده یا در عرض چند دقیقه می میرند. هنگامی که سلول های مغز می میرند، نمی توانند بازسازی شوند و ممکن است آسیب های مخربی رخ دهد که گاهی منجر به ناتوانی های جسمی، شناختی و ذهنی می شود.

آمار بیماری های عروق مغزی

  • در سال 2003 حدود 157803 مورد مرگ ناشی از عروق مغزی وجود داشت. 138397 مورد آن مربوط به افراد 65 سال و بالاتر بوده است.
  • بیماری عروق مغزی شایع ترین رویداد عصبی تهدید کننده زندگی در ایالات متحده است که آترواسکلروز داخل جمجمه ای مسئول تقریباً 40000 مورد از این حملات در سال است که 10 درصد از کل سکته های مغزی ایسکمیک را شامل می شود.
  • سکته مغزی سومین علت مرگ و میر در ایالات متحده است. از بیش از 700000 نفری که هر سال تحت تاثیر قرار می گیرند، حدود 500000 نفر از این حملات اولیه و 200000 نفر تکراری هستند. حدود 25 درصد از افرادی که از اولین سکته مغزی خود بهبود می یابند، در عرض پنج سال دوباره دچار سکته مغزی می شوند.
  • سکته مغزی یکی از علل اصلی ناتوانی طولانی مدت جدی است، به طوری که تخمین زده می شود که 5.4 میلیون بازمانده از سکته مغزی در حال حاضر زنده هستند. انجمن قلب آمریکا تخمین می زند که در سال 2003، سکته مغزی حدود 51.2 میلیارد دلار هزینه مستقیم و غیرمستقیم فقط در ایالات متحده داشت.
  • آخرین آمار شیوع از انجمن قلب آمریکا تخمین می زند که 5400000 نفر سکته مغزی را تجربه کرده اند.
  • هر ساله حدود 30000 نفر در ایالات متحده دچار پارگی آنوریسم مغزی می شوند و 6 درصد ممکن است آنوریسم پاره نشده داشته باشند.
  • ناهنجاری های شریانی وریدی (AVMs) در حدود 1 درصد از جمعیت عمومی وجود دارد. خطر خونریزی ناشی از AVM 4 درصد در سال با 15 درصد احتمال سکته مغزی یا مرگ با هر خونریزی است.

تست های تشخیصی عروق مغزی

اکثر مشکلات عروق مغزی را می توان از طریق آزمایش های تصویربرداری تشخیصی شناسایی کرد. این آزمایشات به جراحان مغز و اعصاب اجازه می دهد تا شریان ها و عروق داخل و اطراف مغز و خود بافت مغز را مشاهده کنند.

آنژیوگرافی مغزی (که آنژیوگرافی مهره‌ای، آنژیوگرافی کاروتید نیز نامیده می‌شود): شریان‌ها معمولاً در عکس‌برداری با اشعه ایکس دیده نمی‌شوند، بنابراین از رنگ کنتراست استفاده می‌شود. به بیمار بی حسی موضعی داده می شود، سرخرگ معمولاً در ساق پا سوراخ می شود و یک سوزن به داخل شریان وارد می شود. یک کاتتر (یک لوله بلند، باریک و انعطاف پذیر) از طریق سوزن وارد شریان می شود. سپس از طریق عروق اصلی شکم و قفسه سینه عبور می کند تا زمانی که به درستی در شریان های گردن قرار گیرد. این روش توسط فلوروسکوپ (اشعه ایکس ویژه ای که تصاویر را بر روی مانیتور تلویزیون پخش می کند) نظارت می شود. سپس رنگ کنتراست از طریق کاتتر به ناحیه گردن تزریق می شود و عکس های اشعه ایکس گرفته می شود.

کاروتید دوپلکس (که به آن سونوگرافی کاروتید نیز گفته می شود): در این روش از سونوگرافی برای کمک به تشخیص پلاک، لخته شدن خون یا سایر مشکلات مربوط به جریان خون در شریان های کاروتید استفاده می شود. یک ژل محلول در آب روی پوست جایی که قرار است مبدل (دستگاهی که امواج صوتی با فرکانس بالا را به شریان های مورد آزمایش هدایت می کند) قرار داده می شود. ژل به انتقال صدا به سطح پوست کمک می کند. سونوگرافی روشن می شود و تصاویری از شریان های کاروتید و اشکال موج نبض به دست می آید. هیچ خطر شناخته شده ای وجود ندارد و این آزمایش غیرتهاجمی و بدون درد است.

توموگرافی کامپیوتری (CT یا CAT scan) : یک تصویر تشخیصی که پس از خواندن اشعه ایکس توسط کامپیوتر ایجاد می شود. در برخی موارد، دارویی از طریق ورید تزریق می شود تا به برجسته سازی ساختارهای مغز کمک کند. استخوان، خون و بافت مغز دارای تراکم بسیار متفاوتی هستند و به راحتی در سی تی اسکن قابل تشخیص هستند. سی تی اسکن یک تست تشخیصی مفید برای سکته های هموراژیک است زیرا خون به راحتی قابل مشاهده است. با این حال، آسیب ناشی از سکته مغزی ایسکمیک ممکن است برای چندین ساعت یا چند روز در سی تی اسکن آشکار نشود و سرخرگ های منفرد در مغز دیده نشوند. CTA (سی تی آنژیوگرافی) به پزشکان اجازه می دهد رگ های خونی سر و گردن را ببینند و به طور فزاینده ای به جای آنژیوگرافی تهاجمی استفاده می شود.

سونوگرافی داپلر: یک ژل محلول در آب روی مبدل (دستگاهی که امواج صوتی با فرکانس بالا را به شریان یا سیاهرگ مورد آزمایش هدایت می کند) و پوست روی وریدهای اندام تحت آزمایش قرار می گیرد. در صورت طبیعی بودن سیستم وریدی، صدای "سوئیش" روی داپلر شنیده می شود. هر دو سیستم وریدی سطحی و عمقی ارزیابی می شوند. هیچ خطر شناخته شده ای وجود ندارد و این آزمایش غیرتهاجمی و بدون درد است.

الکتروانسفالوگرام (EEG): یک آزمایش تشخیصی با استفاده از دیسک های فلزی کوچک (الکترود) که روی پوست سر فرد قرار می گیرد تا تکانه های الکتریکی را بگیرد. این سیگنال های الکتریکی به صورت امواج مغزی چاپ می شوند.

پونکسیون کمری (تپ ستون فقرات): یک آزمایش تشخیصی تهاجمی که با استفاده از یک سوزن نمونه‌ای از مایع مغزی نخاعی را از فضای اطراف نخاع خارج می‌کند. این آزمایش می تواند در تشخیص خونریزی ناشی از خونریزی مغزی مفید باشد.

تصویربرداری تشدید مغناطیسی (MRI): یک آزمایش تشخیصی که با استفاده از میدان های مغناطیسی و فناوری رایانه، تصاویر سه بعدی از ساختارهای بدن تولید می کند. این می تواند به وضوح انواع مختلف بافت عصبی را نشان دهد و تصاویر واضحی از ساقه مغز و مغز خلفی را نشان دهد. MRI مغز می تواند به تعیین اینکه آیا علائمی از سکته های کوچک قبلی وجود دارد یا خیر کمک می کند. این آزمایش غیر تهاجمی است، اگرچه برخی از بیماران ممکن است در تصویرگر دچار کلاستروفوبیا شوند.

آنژیوگرافی تشدید مغناطیسی (MRA): این یک مطالعه غیر تهاجمی است که در دستگاه تصویربرداری رزونانس مغناطیسی (MRI) انجام می شود. تصاویر مغناطیسی توسط کامپیوتر جمع آوری می شوند تا تصویری از شریان های سر و گردن ارائه کنند. MRA رگ های خونی واقعی در گردن و مغز را نشان می دهد و می تواند به تشخیص انسداد و آنوریسم کمک کند.

آیا بهبودی کامل از سکته مغزی امکان پذیر است؟ چگونه پتانسیل خود را افزایش دهید

تعریف بهبودی کامل از سکته مغزی

سکته مغزی زمانی اتفاق می‌افتد که جریان خون به مغز قطع می‌شود و باعث می‌شود بخش‌های آسیب‌دیده از مغز آسیب ببینند. این آسیب منجر به تعدادی از اثرات ثانویه فیزیکی، شناختی، عاطفی و/یا رفتاری مرتبط با ناحیه‌ای از مغز می‌شود که آسیب دیده است.

بسته به اثرات ثانویه سکته مغزی، بازماندگان ممکن است اهداف مختلفی در طول توانبخشی داشته باشند. با این حال، یک هدف مشترک وجود دارد که به نظر می رسد همه بازماندگان در آن سهیم هستند: بازگشت به خود عادی خود. در واقع، تعریف بهبودی «بازگشت به وضعیت طبیعی سلامت، ذهن یا قدرت» است.

هر فردی ممکن است مولفه های بهبودی متفاوتی داشته باشد که ممکن است آنها را در اولویت قرار دهد. برای برخی، بازیابی کامل حرکتی از همه مهمتر است، در حالی که برخی دیگر ممکن است برای بهبود شناختی کامل تلاش کنند.

برخی دیگر ممکن است به دنبال بهبودی کامل از سکته باشند. این مستلزم آن است که بتوانند هر کاری را که قبل از سکته مغزی می توانستند انجام دهند، حتی اگر 100٪ توانایی های قبلی خود را به دست نیاوردند. بازماندگانی که به بهبود عملکردی کامل دست یافته اند ممکن است برخی از وظایف را متفاوت انجام دهند و از تکنیک های جبرانی برای عملکرد مستقل استفاده کنند.

مسیر بهبودی برای هر بازمانده سکته مغزی متفاوت به نظر می رسد. در حالی که هیچ پزشک یا درمانگری نمی تواند وعده بهبودی کامل را بدهد، تعیین اهداف بلندپروازانه و در عین حال واقع بینانه مهم است.

عواملی که ممکن است باعث بهبودی کامل شود

چقدر می توانید به بهبودی کامل از سکته نزدیک شوید؟ در حالی که هر سکته مغزی متفاوت است، برخی از عوامل مشترک در بین کسانی که به بالاترین سطح بهبودی می رسند وجود دارد. عواملی که ممکن است باعث بهبود نتایج مطلوب شود عبارتند از:

  • شناسایی سریع سکته مغزی و درمان پزشکی : هنگامی که سکته مغزی رخ می دهد، هر لحظه تاخیر می تواند منجر به آسیب شدیدتر شود. بنابراین، دانستن علائم هشدار دهنده سکته مغزی و جستجوی فوری درمان های پزشکی فوری برای محدود کردن آسیب مغزی و ارتقای بهبودی بهینه ضروری است.
  • شدت سکته مغزی کمتر : بازماندگانی که دچار سکته مغزی خفیف شده‌اند، اثرات ثانویه شدید کمتری نسبت به بازماندگان سکته‌های مغزی شدید دارند ، بنابراین با سهولت بیشتری به بهبودی کامل می‌رسند.
  • مشارکت زودهنگام در توانبخشی فشرده : در طول  3 ماه اول پس از سکته مغزی ، مغز وارد یک حالت شدید نوروپلاستیسیته می شود، به این معنی که پتانسیل سازگاری و بهبود سریعتر را دارد. پس از این دوره، بسیاری از بازماندگان یک  فلات را تجربه می کنند ، جایی که پیشرفت ممکن است کند شود. با این حال، بازماندگان می توانند ماه ها تا حتی سال ها پس از سکته به پیشرفت خود ادامه دهند.

در حالی که این عوامل برای کسانی که در جهت بهبودی کامل از سکته مغزی کار می کنند مفید است، اما ضروری نیستند. حتی کسانی که سکته مغزی شدیدتری را تجربه کرده‌اند یا دهه‌ها قبل از سکته مغزی آنها گذشته است ، امید به بهبودی دارند. پیگیری مداوم توانبخشی، یافتن انگیزه درونی برای پیشبرد، و حفظ نگرش مثبت نیز راه‌های عالی برای افزایش نتایج بهبودی است.

چگونه به بهبودی مطلوب از سکته دست یابیم

گزینه های تشخیص و درمان سکته مغزی دائما در حال پیشرفت هستند. با فناوری امروزی، تعداد بیشتری از بازماندگان به نتایج بهبودی بالاتری دست می‌یابند. در حالی که همه افراد به طور کامل پس از سکته بهبود نمی یابند، در اینجا سه ​​مرحله وجود دارد که بازماندگان می توانند برای رسیدن به بالاترین بهبودی ممکن انجام دهند:

1. روش های انگیزشی و موثر برای توانبخشی سکته مغزی را بیابید

طیف گسترده ای از تکنیک های توانبخشی سکته مغزی وجود دارد که ممکن است برای بازماندگان مفید باشد. برای به حداکثر رساندن شانس بهبودی، مهم است که تکنیک های مختلف را برای یافتن یک گزینه موثر در نظر بگیرید و امتحان کنید. درمانگران فیزیکی، شغلی یا گفتاردرمانگرها می توانند منابع خوبی برای یادگیری این باشند که کدام تکنیک ممکن است برای موقعیت خاص یک بازمانده موثر باشد.

برخی از افراد تمرین منظم مجموعه ای از تمرینات را انگیزه بخش ترین مسیر به سمت بهبودی می دانند، در حالی که برخی دیگر ترجیح می دهند فعالیت های درمانی را در رژیم توانبخشی خود ادغام کنند.

ابزارهای فن‌آوری گیمیفی شده، مانند فیت‌می‌درمانی خانگی ، دستکش موسیقی ، یا اپلیکیشن گفتار و شناخت درمانی سی تی ، اغلب برای بازماندگان بسیار انگیزه‌بخش هستند. این نوع ابزارهای توانبخشی دارای مزیت افزوده ای هستند که می توانند با سطح مهارت شخصی کاربر سازگار شوند تا چالشی عالی را ارائه دهند.

همانطور که هر سکته مغزی منحصر به فرد است، هیچ درمان سکته مغزی "یک اندازه متناسب با همه" وجود ندارد. یافتن روش‌های درمانی مؤثر، و اصلاح یا تغییر این تکنیک‌ها در صورت نیاز، می‌تواند به بازماندگان کمک کند تا بهبودی مطلوبی داشته باشند.

2. مراقب تکنیک های جبران باشید

برای به حداکثر رساندن شانس بهبودی، بازماندگان باید به تفاوت بین جبران خسارت و بهبودی توجه داشته باشند. جبران شامل  انجام یک حرکت قدیمی به شیوه ای جدید است . ریکاوری شامل  بازیابی توانایی انجام یک حرکت به همان روشی است که قبل از آسیب انجام می شد .

به عنوان مثال، اگر دست غالب یک بازمانده پس از سکته مغزی آسیب ببیند، بهبودی شامل تلاش مجدانه در توانبخشی دست برای خوردن موثر با استفاده از دست غالب است. از طرف دیگر، جبران می‌تواند مستلزم یادگیری غذا خوردن با دست غیرمسلط یا استفاده از ظروف نقره سازگار باشد.

این بدان معنا نیست که هرگز نباید از تکنیک های جبران استفاده کرد. کمک های جبرانی مانند عصا و واکر برای ایمنی، به ویژه در مراحل اولیه بهبودی ضروری هستند. تجهیزات دیگر ، مانند یک دستیار جوراب یا صفحه کلید تطبیقی، می‌توانند به افراد کمک کنند تا به استقلال و بازیابی کامل عملکردی دست یابند، حتی اگر تمام مهارت‌های آسیب‌دیده خود را به طور کامل بازیابی نکرده باشند.

در حالی که بهبودی کامل و عملکرد بدون نیاز به استفاده از تکنیک‌های جبرانی ایده‌آل است، استفاده از جبران در صورت نیاز می‌تواند پله‌ای به سوی بهبودی باشد. علاوه بر این، با ادامه پیشرفت افراد، ممکن است متوجه شوند که دیگر نیازی به جبران خسارت ندارند، اما می توانند فعالیت های خود را مانند قبل از سکته مغزی از سر بگیرند.

3. از تکرار زیاد برای ارتقاء بهبودی از سکته استفاده کنید

در حالی که تعداد کمی از افراد به اندازه کافی خوش شانس هستند که به طور خود به خودی از سکته مغزی بهبود می یابند ، معمولاً مؤثرترین راه برای بازماندگان برای دستیابی به پتانسیل کامل خود در طول بهبودی سکته مغزی تمرکز بر فعال کردن  نوروپلاستیسیته است . این مکانیزمی است که مغز از آن برای سیم کشی مجدد خود استفاده می کند و به نواحی سالم مغز اجازه می دهد تا کنترل عملکردهایی را که قبلاً در نواحی آسیب دیده قرار داشتند به عهده بگیرند.

نوروپلاستیسیته با تکرار فعال می شود . بنابراین، انجام مداوم و مکرر وظایف مربوط به عملکردهای آسیب دیده می تواند تغییرات انطباقی را در مغز افزایش دهد و به طور بالقوه منجر به بهبودی کامل شود.

تمرکز بر توانبخشی برای بهبودی کامل از سکته مغزی ضروری است. نگه داشتن یک دفتر خاطرات بهبودی در حالی که به طور مداوم برای بهبودی کار می کند می تواند به بازماندگان کمک کند تا نتایج را ببینند و انگیزه خود را برای ادامه پیشرفت به سمت بهبودی کامل حفظ کنند.

حقایقی درباره حالات رویشی و حداقل هوشیار پس از آسیب شدید مغزی

آگاهی آگاهی از خود و اطرافیان است. آسیب مغزی می تواند باعث اختلالات هوشیاری (DOC) شود. برخی از جراحات خفیف هستند. آنها ممکن است باعث تغییرات جزئی در هوشیاری مانند سردرگمی مختصر شوند. صدمات شدید می تواند باعث بیهوشی دائمی شود.برای ارتباط با بهترین جراح مغز و اعصاب در تهران اینجا کلیک کنید.

از افرادی که جراحات شدید دارند، 60 تا 80 درصد زنده می مانند. بسیاری از کسانی که زنده می مانند برای مدتی کاملاً بیهوش هستند. در طول این مدت، آنها از خود یا دنیای اطراف خود آگاه نیستند. حالت بی هوشی کامل بدون باز شدن چشم را کما می گویند. حالت بیهوشی کامل همراه با باز شدن چشم ها و دوره های بیداری و خواب را حالت نباتی (VS) می گویند. این به "عملکردهای رویشی" مغز (تنظیم دمای بدن، تنفس و غیره) اشاره دارد که اغلب قبل از بازگشت به هوشیاری بازمی‌گردند. (به VS سندرم بیداری بی پاسخ نیز گفته می شود.) وقتی افراد از آسیب مغزی شدید بهبود می یابند، معمولاً چندین مرحله بهبودی را پشت سر می گذارند. بهبودی از طریق این مراحل می تواند کند یا متوقف شود.

  • با
  • حالت رویشی
  • حالت حداقل آگاهانه
  • دولت سردرگم
  • آگاهی کامل (اغلب با اختلالات خاص)

ویژگی های کما

  • بدون چشم باز کردن
  • نمی تواند دستورالعمل ها را دنبال کند
  • بدون گفتار یا اشکال دیگر ارتباط
  • بدون حرکت هدفمند

ویژگی های VS

  • بازگشت یک چرخه خواب و بیداری با دوره های باز و بسته شدن چشم
  • ممکن است ناله کند یا صداهای دیگری ایجاد کند، به خصوص زمانی که عضلات سفت کشیده می شوند
  • ممکن است گریه کند یا لبخند بزند یا سایر حالات صورت را بدون دلیل ظاهری ایجاد کند
  • ممکن است برای مدت کوتاهی چشم ها را به سمت افراد یا اشیا حرکت دهد
  • ممکن است به صدای بلند با یک لرزش واکنش نشان دهد
  • نمی توان دستورالعمل ها را دنبال کرد.
  • بدون گفتار یا اشکال دیگر ارتباط
  • بدون حرکت هدفمند

مراقبت در هنگام کما یا VS

افرادی که در کما یا VS هستند نیاز به مراقبت زیادی دارند. این مراقبت ممکن است شامل موارد زیر باشد:

  • تغذیه با لوله تغذیه.
  • چرخاندن فرد در حالی که در رختخواب است برای جلوگیری از آسیب های فشاری ("زخم های فشاری").
  • کمک به تسکین روده و مثانه. این ممکن است شامل استفاده از کاتتر یا پوشک باشد.
  • مدیریت تنفس این ممکن است شامل حذف مخاط از راه هوایی باشد. همچنین ممکن است شامل تمیز کردن لوله تراکئوستومی باشد.
  • مدیریت تون عضلانی این شامل کمک به از بین بردن عضلات بسیار سفت با تمرینات موقعیت و دامنه حرکتی است.
  • با استفاده از تجهیزات خاص. این ممکن است شامل یک صندلی چرخدار باشد. همچنین می‌تواند شامل ملافه‌های مخصوص برای کمک به وضعیت بدنی مناسب، کاهش سفتی عضلات و جلوگیری از زخم‌های فشاری باشد.
  • درمان عفونت هایی مانند ذات الریه یا عفونت های دستگاه ادراری.
  • مدیریت سایر مشکلات سلامتی مانند تب یا تشنج.

بعد از کما و VS چه اتفاقی می افتد؟

اولین نشانه هوشیاری معمولاً ردیابی بصری است. این زمانی اتفاق می افتد که چشم بیمار افراد یا یک شی را دنبال می کند. علائم دیگر عبارتند از:

  • پیروی از دستورالعمل‌های ساده مانند «دستم را بفشار» یا «نامت را بگو».
  • برقراری ارتباط با گفتن کلمات یا نشان دادن بله یا خیر با تکان دادن سر یا اشاره.
  • درگیر شدن در رفتارهای «خودکار» مانند خاراندن پوست یا روی هم زدن/از روی هم زدن پاها.

افراد مبتلا به آسیب مغزی، بر اساس شدت آسیب، هوشیاری خود را با سرعت آهسته یا سریع بازیابی می کنند. برای افرادی که صدمات بسیار شدید دارند، بازگشت هوشیاری فرآیندی کند است. افرادی که آسیب کمتری دارند ممکن است مراحل ذکر شده در بالا را به سرعت طی کنند. برخی از مراحل توضیح داده شده در اینجا ممکن است شناسایی نشوند یا اصلاً رخ ندهند. برای افرادی که صدمات بسیار شدید دارند، بهبودی ممکن است در یکی از این مراحل متوقف شود.

کما به ندرت بیش از 4 هفته طول می کشد. برخی از بیماران از کما به VS حرکت می کنند. برخی دیگر ممکن است از کما به هوشیاری نسبی بروند. به ندرت پیش می آید که فردی با آسیب مغزی شدید مستقیماً از کما یا VS به هوشیاری کامل حرکت کند. افرادی که برای مدت کوتاهی بیهوش هستند، معمولاً آسیب مغزی کمتری داشته اند. در نتیجه، احتمال بهبودی بهتری نسبت به افرادی که برای مدت طولانی بیهوش هستند، خواهند بود.

از افرادی که 1 ماه پس از آسیب مغزی تروماتیک در VS هستند (TBI - زمانی که آسیب مغزی در اثر ضربه فیزیکی مانند تصادف یا سقوط ایجاد می شود)، 60٪ تا 90٪ تا یک سال پس از آسیب هوشیاری خود را به دست می آورند. احتمالاً بهبودی آهسته ای خواهند داشت. آنها معمولاً مشکلات شناختی و جسمی مداومی دارند. افرادی که به دلیل سکته مغزی، از دست دادن اکسیژن به مغز (آنوکسی)، یا برخی از انواع بیماری های شدید در VS هستند، ممکن است به خوبی افراد مبتلا به TBI بهبود نیابند. افرادی که در VS طولانی مدت باقی می مانند ممکن است برای مدت طولانی زندگی کنند. اما آنها اغلب دارای عوارضی مانند ذات الریه، نارسایی تنفسی یا عفونت هستند که ممکن است طول عمر آنها را کوتاه کند.

مرحله دیگر بهبودی، حالت حداقل هوشیار یا MCS نام دارد. افراد در MCS نمی توانند به طور مداوم پاسخ دهند یا ارتباط برقرار کنند.

ستون فقرات کمری


ستون فقرات کمری قسمت پایینی ستون فقرات است که در زیر بخش های گردنی و قفسه سینه قرار دارد و از پنج مهره با شماره L1-L5 تشکیل شده است. وظایف ستون فقرات کمری عبارتند از:

حمایت از بالاتنه: ستون فقرات کمری بیشتر وزن بالای بدن شما را تحمل می کند.
توزیع وزن بدن: ستون فقرات کمری به توزیع یکنواخت وزن بدن در سراسر لگن کمک می کند. این امر به ویژه هنگامی که ایستاده اید یا راه می روید بسیار مهم است.
امکان انجام طیف وسیعی از حرکات بدن: عضلات کمر و انعطاف‌پذیری ستون فقرات کمری به تنه شما اجازه می‌دهد در همه جهات حرکت کند - از جلو به عقب (فلکسیون و اکستنشن)، پهلو به پهلو (خم شدن پهلو) و دایره کامل. (چرخش)، و همچنین پیچ و تاب. دو مهره آخر کمر امکان انجام بیشتر این حرکت را دارند.برای ارتباط با بهترین جراح دیسک کمر در تهران اینجا کلیک کنید
محافظت از نخاع: نخاع شما که توسط استخوان های ستون فقرات محافظت شده و احاطه شده است، از پایه جمجمه شروع می شود و در اولین مهره کمری متوقف می شود. مهره های موجود در ستون فقرات شما همچنین یک محفظه استخوانی برای اعصابی که از انتهای نخاع شما پایین می آیند فراهم می کند. این اعصاب (دم اعصاب) دم اسب نامیده می شود .
کنترل حرکات پا: اعصابی که از دم اسب و نخاع تحتانی منشعب می شوند، احساسات و حرکت پا را کنترل می کنند.
ستون فقرات کمری مستعد آسیب و درد است زیرا بیشتر وزن بدن شما را تحمل می کند. علاوه بر این، ستون فقرات کمری انعطاف‌پذیر است، به این معنی که دامنه حرکتی بیشتری را امکان‌پذیر می‌کند، اما در مقابل آسیب‌پذیری نیز آسیب‌پذیرتر است.

نمودار کمر
کمر با تقسیم شدن به پنج بخش با برچسب مهره های L1 - L5 طبقه بندی می شود. هر یک از این بخش ها می تواند علائم خاصی را ایجاد کند که می تواند بر کمردرد شما تأثیر بگذارد.

کمر-L4-L5-دیسک-فتق
L1: بالاترین بخش ستون فقرات کمری.

L2: حاوی انتهای مناسب نخاع است. همه مهره های فراتر از این نقطه فقط دارای اعصاب نخاعی هستند نه نخاع.

L3: مهره میانی ستون فقرات کمری

L4: این دومین تا آخرین بخش ستون فقرات کمری است

L5: بخش نهایی ستون فقرات کمری.

اثرات مشکلات کمر در طول زمان
رگ به رگ شدن یا کشیدگی کمر شایع ترین شکل کمردرد است . بدن می تواند در موقعیت های خاص مانند بلند کردن اجسام سنگین یا آسیب های تروماتیک بیش از حد تحت فشار قرار گیرد. همچنین می تواند با افزایش سن تحت تاثیر قرار گیرد، جایی که دیسک های ستون فقرات به مرور زمان بیشتر مستعد ترک و پارگی هستند. رگ به رگ شدن یا کشیدگی باعث درد در عضلات پشت می شود که ممکن است باعث احساس سوزش یا درد شود.

آرتریت گردن چیست؟


هنگامی که شما مبتلا به اسپوندیلوز گردنی هستید، مفاصل کوچک در پشت ستون فقرات شما می توانند شروع به تغییر کنند. این خیلی عادی است.

بهترین دکتر جراحی آرتروز گردن در تهران کیست؟ اینجا کلیک کنید

عوامل زیادی می توانند به تغییرات آناتومیکی در گردن شما کمک کنند. غضروف صاف و لغزنده که به عنوان ضربه گیر بین مفاصل عمل می کند، با افزایش سن مقداری حجم را از دست می دهد، همانطور که برخی از افراد موهای سر خود را از دست می دهند. هنگامی که این اتفاق می افتد، مفاصل ممکن است با افزایش اصطکاک روی یکدیگر ساییده شوند. این می تواند باعث درد شود، اما نه همیشه. اگر غضروف گردن شما به طور کامل از بین برود، بدن شما ممکن است با "رشد استخوان های جدید" که به عنوان خار استخوان شناخته می شود، پاسخ دهد. اینها ممکن است به باریک شدن کانال نخاعی، به نام تنگی نخاعی، کمک کنند که می تواند درد را تشدید کند.  

همچنین می توانید تغییراتی را با دیسک های بین مهره ای خود تجربه کنید. از آنجایی که آنها بخشی از بالشتک و ارتفاع خود را از دست می دهند، این می تواند فشار بیشتری بر مفاصل ستون فقرات شما وارد کند.

همه این تغییرات ممکن است هشدار دهنده به نظر برسند، اما به خاطر داشته باشید که بسیاری از افراد بدون هیچ علامت یا درد به آرتریت گردن مبتلا هستند. این بدان معنی است که آناتومی شما به تنهایی همیشه مسئول درد شما نیست. عوامل دیگری مانند استرس، خواب و حرکت روزانه شما می توانند در این امر نقش داشته باشند. و این خبر خوبی است، زیرا می توانید این عوامل را مدیریت کرده و درد خود را کاهش دهید.

نشانه هایی که گردن درد شما آرتریت است 

عوامل مختلفی در ایجاد گردن درد وجود دارد و گردن درد نسبتاً شایع است. تا 70 درصد از مردم در مقطعی از زندگی خود آن را تجربه می کنند. در حالی که گردن درد مطمئناً می تواند ترسناک باشد، معمولاً برای شروع بهبودی نیازی به تصویربرداری (مانند اشعه ایکس یا ام آر آی) نیست. دانستن نشانه‌های آرتریت می‌تواند به شما در تصمیم‌گیری آگاهانه در مورد گزینه‌های مراقبت و درمان کمک کند. علائم رایج آرتریت گردن عبارتند از: 

  • گردن درد و سفتی که با فعالیت ایستاده بدتر می شود

  • اسپاسم عضلانی در گردن یا شانه شما 

  • بی حسی و ضعف در بازوها، دست ها و انگشتان

  • سردرد


انواع آرتریت 

انواع مختلفی از آرتریت وجود دارد که می تواند به درد گردن کمک کند:

  • استئوآرتریت (OA) . این یکی از رایج ترین اشکال آرتریت است که بیش از 32 میلیون آمریکایی را تحت تاثیر قرار می دهد . برخی از مردم آن را آرتریت "ساییدگی" می نامند زیرا با فرسودگی تدریجی غضروف در مفصل مشخص می شود. برای برخی افراد، می تواند علائمی مانند درد و سفتی ایجاد کند که بعد از فعالیت بدتر می شود.

  • آرتریت روماتوئید (RA) . این یک بیماری خودایمنی است، به این معنی که سیستم ایمنی سلول‌های سالم بدن را با سلول‌های مهاجم و خارجی اشتباه می‌گیرد و یک پاسخ ایمنی علیه خود ایجاد می‌کند. در مورد RA، سیستم ایمنی به سینوویوم (پوشش مفصلی) حمله می‌کند و باعث التهاب و اغلب سفتی و درد همراه با حرکت می‌شود.

  • اسپوندیلوآرتریت . این یک شکل مزمن آرتریت است که با التهاب در مفاصل و اندام های خاص مشخص می شود - جایی که تاندون ها و رباط ها به استخوان ها می چسبند. معمولا بر ستون فقرات تاثیر می گذارد. انواع مختلفی از جمله اسپوندیلیت آنکیلوزان و آرتریت پسوریاتیک وجود دارد. در مورد اسپوندیلوآرتریت گردنی (گردن)، درد معمولاً بین لگن و ستون فقرات شما شروع می‌شود، سپس ممکن است به تدریج بر ستون فقرات گردنی شما تأثیر بگذارد. شب‌ها و صبح‌ها بدتر می‌شود، اما با حرکات ملایم کاهش می‌یابد.